Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری مهر، بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی با ارائه ۷ توصیه راهبردی، بر اهمیت جذب و نگهداشت نخبگان تاکید کرد.

۱- جذب و نگهداشت نخبگان یک اولویت ملی حیاتی است و باید در دستور کار ویژه نظام حکمرانی در حوزه‌های مختلف قرار گیرد. نظام علم و فناوری کشور به تنهایی امکان و ظرفیت حل این ابرچالش را ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نخبگان اهرم اصلی اقتصاد دانش بنیان و قدرت نرم کشور هستند.

۲- نگهداشت نخبگان وابسته به عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. امیدآفرینی برای رفع مشکلات کشور، ارتقای کیفیت حکمرانی، شایسته سالاری واقعی در انتخاب مدیران کشور، فراهم‌سازی بستر مشارکت اجتماعی نخبگان، بهینه‌سازی وضعیت اشتغال دانش‌آموختگان برتر دانشگاه‌ها، رفع فساد و تعارض منافع، فراهم‌سازی فرصت اثرگذاری و خدمت به کشور برای نخبگان، بهبود وضعیت داخلی و ارتقای کیفیت و پویایی علمی در نظام آموزشی عالی، از سازوکارهای مؤثر در جذب و نگهداشت نخبگان است.

۳- سیاستگذاری و راهبری امور نخبگان در کشور نیازمند افزایش ضمانت اجرایی مصوبات، تسری دادن مشوق‌های بدنه دولتی به بخش خصوصی، استقرار حمایت‌های دائمی و بسترسازی فرصت‌های اثرگذاری برای نخبگان، نخبه‌پروری به جای حامی‌پروری و غلبه تسهیل‌گری و تنظیم‌گری بر تصدی‌گری در فعالیت‌ها و خدمات بنیاد ملی نخبگان است.

۴- در تدبیر امور نخبگان باید هم به نیروهای رانشی و دافعه داخلی و هم به نیروهای جاذبه و کششی خارج از کشور توجه کرد. در یک دهه گذشته قدرت دستمزد متخصصین کشور بیش از ۲۵۰ درصد کاهش یافته است. از سوی دیگر پیشنهادات شغلی کشورهای مختلف به نخبگان ایرانی با حقوق چند برابری افزایش چشمگیری یافته است. مهاجرت‌های داخلی نخبگان به پایتخت و کلانشهرها با کاهش علقه و عاطفه فرد نسبت به محیط زندگی، زمینه‌ساز مهاجرت خارجی آنها شده است. شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی نخبگان ایران و خارج از کشور در کنار تبلیغات روزافزون مؤسسات مهاجرتی کشش خارجی قابل توجهی برای نخبگان داخلی ایجاد کرده است.

۵- خروج بی‌بازگشت نخبگان از کشور، تبعات سنگینی چون پایین آمدن میانگین هوش و استعداد جامعه فعلی و نسل‌های آینده، کاهش سرعت پیشرفت و توسعه کشور و تضعیف امنیت ملی را به همراه خواهد داشت. برخی ارزیابی‌ها خسارت سالانه ناشی از خروج سرمایه‌های فکری کشور را بیش از سه برابر درآمدهای نفتی کشور برآورد می‌کنند.

۶- ایجاد پویش ملی پیشرفت ایران و رفع حداکثری موانع برای مشارکت نخبگان داخل و خارج کشور برای تحقق این پویش ملی می‌تواند راهگشا باشد. تعریف چرخه خدمت به اعتلای کشور می‌تواند ظرفیت هم‌افزایی نخبگان داخلی و خارجی را به همراه داشته باشد. فعال‌سازی شبکه کارآمد و مؤثر برای ارتباط با نخبگان و متخصصان ایرانی در ۱۰ کشور با جمعیت مهاجر بالای ایران و تعریف انواع همکاری‌های علمی و فنی با متخصصان خارج از کشور راهگشا خواهد بود.

۷- حاصل هویت بخشی به جوانان و نخبگان ایجاد تعلق خاطر است. از بین رفتن حس تعلق، تسهیل‌گر مهاجرت نخبگان است. تهاجم فرهنگ فردگرای غربی از یک سو و ضعف نظام تعلیم و تربیت از سوی دیگر از نظام ذهنی و هویتی بخشی از جوانان کشور گسست‌هایی بین هویت دینی و ملی، هویت فردی و جمعی و فرهنگ رسمی و غیررسمی ایجاد کرده است. تحول جدی در نظام تربیتی و هویت‌یابی دانش‌آموزان کشور، امری ضروری است تا با تقویت حس تعلق به مردم و جامعه و ترجیح خدمت به کشور به جای منافع فردگرایانه، شاهد ماندگاری بیشتر نخبگان در آینده باشیم.

کد خبر 5619537

منبع: مهر

کلیدواژه: بابک نگاهداری مرکز پژوهشهای مجلس نخبگان جمهوری اسلامی ایران ایران حسین امیرعبداللهیان حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی مجلس شورای اسلامی شیراز ایالات متحده امریکا وزارت امور خارجه محمد مخبر حسین امیر عبداللهیان محمد باقر قالیباف ارتش جمهوری اسلامی ایران هیئت دولت حادثه تروریستی شاه چراغ نگهداشت نخبگان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۸۷۱۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هشدار مرکز پژوهش‌های مجلس درباره سبد غذایی خانوار

به گزارش «تابناک» به نقل از دنیای اقتصاد، برخی از نکات این گزارش قابل تامل است. این گزارش می‌گوید که میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانی‌ها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهک‌ها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کرده‌اند. این کاهش کالری در دهک‌های متوسط شدیدتر بوده است.

از نگاه گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کرده‌اند؛ نخست اینکه خانوار‌ها به‌دلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینه‌ها نظیر مسکن، سعی کرده‌اند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند. نکته دیگر اینکه خانوار‌ها به‌دلیل چشم‌انداز نامطلوب اقتصاد، سعی کرده‌ا‌ند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالا‌های بادوام بیشتری خریداری کنند. این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سه‌نفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است.
 
بررسی داده‌های مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که بیش از نیمی از افراد کشور کمتر از کالری استاندارد، یعنی کمتر از ۲۱۰۰ کالری در روز استفاده می‌کنند. در سال‌های گذشته تورم مزمن موجب شده قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد.
 
با‌ این‌حال دهک‌های مختلف درآمدی واکنش یکسانی در مواجهه با تورم مواد خوراکی نداشته و دهک‌های میانی بیشترین واکنش را به این تورم نشان داده‌اند. با توجه به کاهش حدود ۰.۴ واحد درصدی نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش میانگین کالری مصرفی می‌تواند به دو دلیل رخ داده باشد. اول آنکه خانوار‌ها به دلیل تورم بالا مصرف موادغذایی را کاهش داده‌اند. دوم آنکه به دلیل چشم‌انداز نامطلوب اقتصاد کشور، ترجیح داده‌اند کالا‌های خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالا‌های بادوام بیشتری خریداری کنند. در چنین شرایطی پیشنهاد می‌شود که بستر‌های مناسبی برای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر ایجاد شود تا وضعیت فقر نیز به دنبال آن بهبود یابد. مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش «وضعیت فقر در ۱۴۰۱» ابعاد مختلف این مساله را بررسی کرده است.
 
با توجه به شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران که در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیدا کرده، خط فقر سرانه در کشور به ۲ میلیون و ۵۶۱ هزار تومان رسیده است. با احتساب بعد خانوار، خط فقر برای خانوار ۳ نفره در سال ۱۴۰۱ در حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار تومان است. این عدد برای مناطق شهری استان تهران ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه شده است. همچنین خط فقر شدید در سال ۱۴۰۱ در حدود ۸۷۵ هزار تومان برای هر نفر برآورد شده که این عدد معادل حداقل نیاز‌های غذایی فرد است. برآورد می‌شود که خطر فقر خانوار سه نفره برای کل کشور در سال ۱۴۰۲ به ۸ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان و در تهران به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزارتومان برسد.
 
بر اساس خط فقر محاسبه‌شده، نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر چندانی نکرده است. در نتیجه جمعیت فقرا در ایران در سال ۱۴۰۱ در حدود ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد می‌شود. علاوه بر این، شکاف فقر نیز نسبت به سال گذشته تغییر چشمگیری نداشته است. به بیان دیگر نه‌ تنها نرخ فقر در کشور ثابت باقی مانده، بلکه میانگین فاصله از خط فقر نیز در سال گذشته تغییر نداشته است.
 
مقایسه داده‌ای حداقل دستمزد و خط فقر استانی نشان می‌دهد که حداقل دستمزد در استان‌های تهران، البرز و قم، نمی‌تواند هزینه‌های سبد مصرفی فقر برای یک خانواده ۳ نفره را تامین کند. به عبارت دیگر در این استان‌ها برخی از افراد حتی در صورت داشتن شغل رسمی باز هم فقیر محسوب می‌شوند که از آن با عنوان پدیده شاغلان فقیر یاد می‌شود؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود در سیاستگذاری عمومی، از جمله در تعیین حداقل دستمزد، تفاوت‌های منطقه‌ای در نظر گرفته شود.

واکنش شدید دهک‌های میانی

یکی از معیار‌های مهمی که بر اساس آن وضعیت فقر در یک جامعه سنجیده می‌شود، میزان کالری مصرفی افراد در کشور است. حداقل استاندارد برای هر فرد مصرف ۲۱۰۰ کالری در روز است. بررسی آمار‌ها نشان می‌دهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال ۱۴۰۱ به میزانی پایین‌تر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است.
 
در واقع در ادامه روند نزولی مصرف کالری در سال ۱۴۰۱ میانگین مصرف کالری در کشور نیز به زیر حد مصرف کالری استاندارد سقوط کرده است. در این سال بیش از نیمی از افراد جامعه در کشور، کمتر از کالری استاندارد مصرف می‌کنند. این مساله یعنی کاهش میانگین کالری مصرفی ایرانیان با توجه به شرایط اقتصادی در سال‌های گذشته چندان دور از انتظار نیست.
 
در یک دهه اخیر تورم‌های بالا موجب شده قدرت اقتصادی ایرانیان کاهش یابد و این مساله روی سبد مصرفی آنان تاثیر زیادی گذاشته است. با‌این‌حال می‌توان گفت واکنش دهک‌های مختلف درآمدی نسبت به تورم مواد خوراکی متفاوت بوده است. این گزارش بیان می‌کند بیشترین واکنش به افزایش قیمت خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها متعلق به دهک‌های میانی درآمدی است. دهک‌های بالای درآمدی عمدتا دارای کالای بادوام و دارایی‌های مالی هستند.
 
به همین دلیل این افراد توان بیشتری برای پوشش ریسک ناشی از تورم را دارند. این درحالی است که دهک‌های پایین درآمدی به دلیل کم‌کشش بودن کالا‌های خوراکی برای این گروه و همچنین بیشتر بودن یارانه نقدی میزان اندکی از مصرف خود را نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش داده‌اند. اما دهک میانی درآمدی از هر دو مولفه محروم بوده است؛ این به معنای آن است که عموما این افراد دارای کالا‌های بادوام و دارایی مالی نیستند و یارانه نقدی هم سهم قابل‌توجهی از سبد هزینه‌های آنان را پوشش نمی‌دهد، به همین دلیل واکنش شدیدتری نسبت به سایر دهک‌ها در مقابل افزایش تورم خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها نشان می‌دهند.

چشم‌انداز نامطلوب اقتصاد

این گزارش بیان می‌کند در سال ۱۴۰۱ مصرف برخی از اقلام خوراکی برای خانوار‌ها در همه دهک‌های درآمدی نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش داشته است. اما نحوه کاهش مصرف در دهک‌های مختلف از الگوی یکسانی پیروی نکرده است. با توجه به تورم‌های شدید خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها افراد مصرف خود را از کالای خوراکی و آشامیدنی کاهش داده و مصرف سایر کالا‌ها را جایگزین کرده‌اند.
 
این مساله برای دهک‌های میانی که به طور نسبی یارانه کمتری را دریافت کرده‌اند به‌وضوح روشن است؛ زیرا در تمامی اقلام، دهک‌های میانی مصرف خود را از این گروه کالا‌ها کم کرده‌اند. کاهش مصرف خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها درحالی اتفاق افتاده که نرخ فقر تقریبا ثابت مانده است. از کاهش مصرف کالای اساسی می‌توان استنباط کرد که با افزایش قیمت مواد خوراکی، خانوار‌ها مصرف خود از این گروه از کالا‌ها را به دو منظور کاهش داده‌اند.
 
اول اینکه به دلیل افزایش قیمت نسبی کالا‌های اساسی نسبت به سایر کالا‌ها و خدمات، خانوار‌ها مصرف خود از این کالا‌ها را کاهش داده‌اند؛ و دوم آنکه به دلیل چشم‌انداز نامطلوب اقتصاد، خانوار انتظار قیمت بیشتری در آینده دارد؛ در نتیجه با هدف هموار‌سازی، مصرف خود را از کالا‌های مصرفی بی‌دوام کاهش می‌دهد و برعکس مصرف خود را از کالا‌های باداوم افزایش می‌دهد.
 
هر چند ممکن است کاهش مصرف خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها دلایل دیگری نیز داشته باشد، از جمله اینکه فشار تورمی می‌تواند باعث شود خانوار از مصرف بخشی از خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها صرف‌نظر کند تا توان تامین سایر نیاز‌های اساسی را به دست آورد. این مساله به‌خصوص در مورد تامین مسکن بسیار محتمل است. سهم مسکن از کل هزینه خانوار مستاجر در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در سطح ۳۴ درصد بوده که در سال ۱۴۰۱ به ۳۶ درصد افزایش داشته است.

دیگر خبرها

  • امیرعبداللهیان: عملیات وعده صادق موجب همبستگی ایرانیان داخل و خارج شد
  • ایرانیان خارج از کشور از سربلندی ایران دفاع می‌کنند.
  • اختلاف‌ نظر مجلس و دولت؛ دلار چند؟
  • درگیری شدید دولت و مجلس بر سر گزارش‌های مرکز پژوهش‌ها
  • شهرک‌های صنعتی دانش‌بنیان در هرمزگان راه‌اندازی شود
  • نگاهی به وضعیت بودجه احزاب در لایحه بودجه 1403 / مرکز پژوهش های مجلس: وزارت کشور گزارشی از نحوه توزیع کمک مالی به احزاب ارائه کند
  • پاسخ خبرگزاری مجلس به گزارش‌ها درباره مرکز پژوهش‌ها
  • دعوای مجلس و دولت بالا گرفت؛ ماجرا چیست؟
  • هشدار مرکز پژوهش‌های مجلس درباره سبد غذایی خانوار
  • انتقاد کم سابقه خبرگزاری دولت از مرکز پژوهش‌های مجلس